بیت اول

شروع غزل دل به دریازدم   

همان بیت اول رگم را زدم

چه ترسی از این کارها داشتم

دلم پا نمی داد اما زدم

دو سه قطره که روی کاغذ چکید

  تو را توی خون دیدم وجا زدم

و خون بیشتر شد تو جاری شدی

لب کاغذم را کمی تا زدم

ولی ریختی روی گل های فرش

به این بخت کم رنگ تیپا زدم

حضور تو از خون من محو شد

ومن باز در عشق درجا زدم

وآنقدر مشتاق مردن شدم

که حتی خودم را به حاشا زدم

نگاهی به تیغ ونگاهی به رگ 

دلم را دوباره به دریا زدم



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : سه شنبه 17 بهمن 1391 | 20:9 | نويسنده : vafa |